معنی קַמצָן
קַמצָן
بخیل، خسیس
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با קַמצָן
קמצן
קמצן
بَخِیل، خَسیس، غِیرِ سِخاوَتمَند
دیکشنری عبری به فارسی