معنی פתוח
פתוח
باز، باز کردن، باز شده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با פתוח
מתוח
מתוח
کِشیدِه، کِشِش، با کِشیدِگی، تَنِش زَدِه، هَیَجان زَدِه
دیکشنری عبری به فارسی
פיתוח
פיתוח
رُشد، تَوسِعَه
دیکشنری عبری به فارسی
תפוח
תפוח
مُتِوَرِّم، سیب، پُفی
دیکشنری عبری به فارسی
לפתוח
לפתוח
باز کَردَن بَستِه بَندی، باز کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
פתח
פתח
آغاز، باز کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی