جدول جو
جدول جو

معنی פריך

פריך
خشک و ترد، ترد، ترد و شکننده، خشک و تیز، پرکشش و خشک، قابل خرد شدن، کریسپی
دیکشنری عبری به فارسی

واژه‌های مرتبط با פריך