معنی פסלי
פסלי
مربوط به مجسّمه، مجسّمه ها
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با פסלי
פסלן
פסלן
پِیکَر تَراش، یِک مُجَسَّمِه ساز
دیکشنری عبری به فارسی
פסל
פסל
مُجَسَّم، مُجَسَّمِه، مُجَسَّمِه ساز
دیکشنری عبری به فارسی