معنی פיקוח
פיקוח
سرپرستی، نظارت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با פיקוח
פיתוח
פיתוח
رُشد، تَوسِعَه
دیکشنری عبری به فارسی
פיקוד
פיקוד
فَرماندِهی، فَرمان
دیکشنری عبری به فارسی
פיקח
פיקח
زیرَک، هوشمَند، تَغیِیرِیاب، زودفَهم، زِرَنگ
دیکشنری عبری به فارسی