معنی פוריות
פוריות
باروری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با פוריות
נוראות
נוראות
وَحشَت، وَحشَتناک
دیکشنری عبری به فارسی
אחריות
אחריות
مَسئولِیَت
دیکشنری عبری به فارسی
חוקיות
חוקיות
مَشروعِیَت، قانونی بودَن، قانونیَّت
دیکشنری عبری به فارسی
מוסריות
מוסריות
فَضیلَت، اَخلاق
دیکشنری عبری به فارسی
פזרנות
פזרנות
اِفراط، اِسراف
دیکشنری عبری به فارسی
פריכות
פריכות
تُرُدی، تُرُد بودَن، سَختی
دیکشنری عبری به فارسی
סודיות
סודיות
پِنهانکاری، رازداری
دیکشنری عبری به فارسی
סופיות
סופיות
قَطعیَّت، نَهایی شُدَن، فانی بودَن
دیکشنری عبری به فارسی
שקריות
שקריות
دُروغینی، دُروغ مِی گویَد
دیکشنری عبری به فارسی