معنی פורח
פורח
در حال شکوفه دادن، شکوفا شدن، شکوفا، شکوفه زن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با פורח
זורח
זורח
دِرَخشان، شَب تاب، نُورَانی
دیکشنری عبری به فارسی
בורח
בורח
فَراری
دیکشنری عبری به فارسی
פורה
פורה
باروَر، پُربار
دیکشنری عبری به فارسی
צורח
צורח
فَریاد زَنَندِه، فَریاد زَدَن
دیکشنری عبری به فارسی