معنی עיוור
עיוור
کور
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با עיוור
חיוור
חיוור
آزُردِه، رِنگ پَریدِه، پَریدِه رَنگ
دیکشنری عبری به فارسی
עיוות
עיוות
عِیب، تَحرِیف، بَدشِکلی
دیکشنری عبری به فارسی