معنی עזוב
עזוב
تنها و غمگین، رها شده است
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با עזוב
לעזוב
לעזוב
تَرک کَردَن، تَرک
دیکشنری عبری به فارسی
עצוב
עצוב
اَفسُردِه، غَمگین، نااُمید، غَمگینی، بِه طُورِ غَمگین، بی روح، عَبوس
دیکشنری عبری به فارسی