معنی עֲבוּדוּת
עֲבוּדוּת
بردگی، مشاغل
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با עֲבוּדוּת
עֲמוּמוּת
עֲמוּמוּת
کِدِری، کِسالَت، تیرِگی
دیکشنری عبری به فارسی