معنی סמוך
סמוך
کنار هم، مجاور
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با סמוך
נמוך
נמוך
پایین
دیکشنری عبری به فارسی
לסמוך
לסמוך
اعتِماد کَردَن، تِکیِه کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
סבוך
סבוך
پُرپُشت، مُجتَمِع، پوشیدِه
دیکشنری عبری به فارسی
סמוק
סמוק
سُرخ رُو، دیزِل
دیکشنری عبری به فارسی
סמוי
סמוי
مَخفی، پِنهانی، پِنهان، ضِمنی
دیکشنری عبری به فارسی