معنی סובב
סובב
چرخش، اطراف، چرخان
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با סובב
חובב
חובב
دوستدار، عاشِق، عَلاقِه مَند
دیکشنری عبری به فارسی
שובב
שובב
بازیگوش، شِیطون، شوخ، شِیطَنَت آمیز
دیکشنری عبری به فارسی
לסובב
לסובב
چَرخاندَن، بِچَرخَد، چَرخیدَن، پیچاندَن، اِنحِراف پِیدا کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
סובל
סובל
رَنج آوَر، رَنج کِشیدَن، آزُردِه
دیکشنری عبری به فارسی