معنی סִכּוּן
סִכּוּן
به خطر افتادن، خطر
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با סִכּוּן
סִנּוּן
סִנּוּן
نُفوذ، اَلَک کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
חִסּוּן
חִסּוּן
ایمِنی، مُحکَم، ایمِن سازی، واکسیناسیون
دیکشنری عبری به فارسی
חִכּוּך
חִכּוּך
اِصطِکاک
دیکشنری عبری به فارسی
זִכּוּי
זִכּוּי
تَبرِئَه، اِعتِبار دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
סִפּוּר
סִפּוּר
داستان
دیکشنری عبری به فارسی
סִכוּם
סִכוּם
جَمع بَندی، مِقدار
دیکشنری عبری به فارسی