معنی נסבל
נסבל
به طور قابل تحمّل، قابل تحمّل، تحمّل شدنی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נסבל
נובל
נובל
پَژمُردِه، نَجِیب
دیکشنری عبری به فارسی
סבל
סבל
رَنج، رَنج کِشیدَن
دیکشنری عبری به فارسی