معنی נמל
נמל
بی حسّ، بندر، بی حسّ کننده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נמל
קמל
קמל
مُشتاق، پَژمُردِه
دیکشنری عبری به فارسی