ترجمه נזעם به فارسی - دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נזעם
בזעם
- בזעם
- بِه طُورِ عَصَبانی، با عَصَبانیَّت، با بَدخوٰاهی، عَصَبانیَّت آمیز، بِه طُورِ خَشمگین، بِه طُورِ عَصَبی، خَشمگینانِه، بِه شِدَّت خَشمگین، بِه طُورِ خَشمگینانِه
دیکشنری عبری به فارسی