معنی נובח
נובח
زوزه کشیدن، پارس کردن
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נובח
נובל
נובל
پَژمُردِه، نَجِیب
دیکشنری عبری به فارسی
נוח
נוח
راحَت بَخش، راحَت، مُناسِب، دَست ساز
دیکشنری عبری به فارسی