معنی נִיטוּר
נִיטוּר
غیرفعّال سازی، نظارت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נִיטוּר
נִימוּס
נִימוּס
اَدَب
دیکشنری عبری به فارسی
נִיהוּל
נִיהוּל
مُدیریَّت
دیکشنری عبری به فارسی
סִיוּר
סִיוּר
گَردِش، تور
دیکشنری عبری به فارسی
אִיוּר
אִיוּר
تَصوِیرسازی
دیکشنری عبری به فارسی