معنی נְשִׂיאוּת
נְשִׂיאוּת
استانداری، ریاست جمهوری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با נְשִׂיאוּת
נְשִׁיוּת
נְשִׁיוּת
دُختَرانِگی، زَنانِگی
دیکشنری عبری به فارسی