معنی מתפתל
מתפתל
پیچ خورده، سیم پیچ، تکان خوردن، جنبش کنان
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מתפתל
מתפצל
מתפצל
واگَرا، تَقسیم مِی کُند
دیکشنری عبری به فارسی