معنی מתפצל
מתפצל
واگرا، تقسیم می کند
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מתפצל
מתפתל
מתפתל
پیچ خُوردِه، سیم پیچ، تَکان خُوردَن، جُنبِش کُنان
دیکشنری عبری به فارسی
מתנצל
מתנצל
پوزِش خوَاه، عُذرخوٰاهی، دَر حالِ عُذرخوٰاهی، مُدافِع
دیکشنری عبری به فارسی