معنی מתנצל
מתנצל
پوزش خواه، عذرخوٰاهی، در حال عذرخوٰاهی، مدافع
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מתנצל
מתפצל
מתפצל
واگَرا، تَقسیم مِی کُند
دیکشنری عبری به فارسی
מנצל
מנצל
اِستِثماری، بَهرِه بُردَن
دیکشنری عبری به فارسی