معنی מרוסק
מרוסק
فشرده، خرد شده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מרוסק
מרוסן
מרוסן
مَحدود، مَهار شُدِه
دیکشنری عبری به فارسی
מרוחק
מרוחק
دور، اَز راه دور
دیکشنری عبری به فارسی