معنی מצב
מצב
حالت، وضعیت
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מצב
מעצב
מעצב
دِکوراتور، طَرّاح، تَشکِیلی
دیکشنری عبری به فارسی
מקצב
מקצב
ریتم
دیکشنری عبری به فارسی
מצבר
מצבר
اَنباشتگَر، باتری
دیکشنری عبری به فارسی
עצב
עצב
غَمگینی، غَم و اَندوه، غَم
دیکشنری عبری به فارسی