جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با מעצב

בעצב

בעצב
با اَندوه، مُتِأَسِّفانِه، بِه طُورِ اَندوهناک، بِه طُورِ عَبوس، با اَشک، حَسرَت بار
دیکشنری عبری به فارسی

לעצב

לעצב
طَرّاحی کَردَن، طَرّاحی، مُدِل کَردَن، قالِب دادَن، شَکل دادَن، آرایِش کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی