معنی מעורב
מעורב
متنوّع، درگیر، مشارکت کننده، مخلوط
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מעורב
מעורר
מעורר
بَرانگیزِانَندِه، بَراَنگیختَن، تَحرِیکی
دیکشنری عبری به فارسی
מעור
מעור
چَرمی، چَرم
دیکشنری عبری به فارسی