معنی מספיק
מספיק
کافی، به اندازه کافی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מספיק
מסמיק
מסמיק
خِجالَت زَدِه، سُرخ شُدَن
دیکشنری عبری به فارسی
מספק
מספק
کافی، تَامین کُنَندِه، رِضایَت بَخش، دِلپَذیر، خوشنودکُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی