معنی מסודר
מסודר
آراسته، ترتیب داده شده است، ترتیب دار، منظّم
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מסודר
מסור
מסור
وَفادار، اِختِصاص دادِه شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی