معنی ממוקד
ממוקד
متمرکز، هدف قرار گرفته است، تمرکز، هدف دار
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با ממוקד
מנוקד
מנוקד
خال دار، نُقطِه چین، لَکِّه دار، خال خال
دیکشنری عبری به فارسی