معنی מלאך
מלאך
فرشته وار، فرشته
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מלאך
מלאי
מלאי
مُوجودی
دیکشنری عبری به فارسی
למלאך
למלאך
لَکِّه دار کَردَن، بِه یِک فِرِشتِه
دیکشنری عبری به فارسی
מלא
מלא
پُرشُدِه، کامِل، پُر
دیکشنری عبری به فارسی