معنی מיידי
מיידי
آنی، فوری، لحظه ای
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מיידי
מיימי
מיימי
آبَکی، مامی
دیکشنری عبری به فارسی
מיידית
מיידית
بِه طُورِ آنی، بِلافاصلِه، بِه طُورِ فُوری
دیکشنری عبری به فارسی
ליידי
ליידי
بانوئی، خانُم
دیکشنری عبری به فارسی