معنی מחקר
מחקר
تحقیقات، تحقیق کنید
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מחקר
מבקר
מבקר
حِسابرَس، کُنتُرُل کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מחבר
מחבר
اِتِّصال دَهَندِه، نِویسَندِه، اِتِّصالی
دیکشنری عبری به فارسی