معنی מחלק
מחלק
تفرقه افکن، تقسیم کردن، تقسیم کننده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מחלק
מסלק
מסלק
تَصفِیَه گَر، حَذف کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מחלקה
מחלקה
دِپارتمان، تَظاهُرکُنَندِگان
دیکشنری عبری به فارسی
מחלה
מחלה
بیماری
دیکشنری عبری به فارسی
מחולק
מחולק
تَقسیم شُدِه، تَقسیم شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לחלק
לחלק
تَوزِیع کَردَن، بَخش، تَقسیم کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی
חלק
חלק
کَسری، بَخش، صاف
دیکشنری عبری به فارسی