معنی מחילה
מחילה
رهایی، بخشش
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מחילה
בחילה
בחילה
دَرد سَفَر، حالَت تَهَوُّع، تَهَوُّع، تَهَوُّع آوَر
دیکشنری عبری به فارسی
מחיקה
מחיקה
مَحو کَردَن، حَذف
دیکشنری عبری به فارسی
מחלה
מחלה
بیماری
دیکشنری عبری به فارسی