معنی מחבר
מחבר
اتّصال دهنده، نویسنده، اتّصالی
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מחבר
מצבר
מצבר
اَنباشتگَر، باتری
دیکشنری عبری به فارسی
מדבר
מדבר
گویَندِه، بیابان
دیکشنری عبری به فارسی
מבחר
מבחר
دَستِه بَندی، اِنتِخاب
دیکشنری عبری به فارسی
מחקר
מחקר
تَحقِیقات، تَحقِیق کُنید
دیکشنری عبری به فارسی
מחובר
מחובר
مُتَصِّل، مُتَصِّل اَست
دیکشنری عبری به فارسی
לחבר
לחבר
تَرکیب کَردَن، اِتِّصال، اِتِّصال دادَن، بَستَن، وَصل کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی