ترجمه מותר به فارسی - دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מותר
מיותר
- מיותר
- بی مَزِّه، غِیرِ ضَروری، قابِلِ حَذف، بی دَلیل، بی فایِدِه، اِضافی، پُرگویی
دیکشنری عبری به فارسی
מוכר
- מוכר
- پَذیرُفتِه شُدِه، شِناختِه شُدِه اَست، آشِنا، مَعروف، اِظهاری، شِناختِه شُدِه
دیکشنری عبری به فارسی