معنی מוליכות
מוליכות
قابلیّت هدایت، هدایت، هدایت پذیری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מוליכות
מליחות
מליחות
شور بودَن، شوری، نَمَکین بودَن
دیکشنری عبری به فارسی