معنی מוטרד
מוטרד
آزاردهنده، مشکل، آشفته حال
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מוטרד
מטרד
מטרד
آزار، مُزاحِمَت، کِسِل کُنَندِگی
دیکشنری عبری به فارسی
מורד
מורד
شورِشی، را رَد کَرد
دیکشنری عبری به فارسی