معنی מוטאנט
מוטאנט
جهش یافته
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מוטאנט
לוטננט
לוטננט
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری عبری به فارسی