معنی מוביל
מוביל
رهبر، پیشرو
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מוביל
מקביל
מקביל
هَم زَمان، مُوازی
دیکشنری عبری به فارسی
מגביל
מגביל
مَحدودکُنَندِه، مَمنوع
دیکشنری عبری به فارسی
מובטל
מובטל
بیکار
دیکشنری عبری به فارسی
מועיל
מועיל
سودمَند، مُفید اَست، مُفید
دیکشنری عبری به فارسی