معنی מובטל
מובטל
بیکار
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מובטל
מבוטל
מבוטל
لَغو شُدِه، لَغو شُد
دیکشنری عبری به فارسی
מוביל
מוביל
رَهبَر، پیشرو
دیکشنری عبری به فارسی
מובטח
מובטח
ضِمانَت شُدِه، وَعدِه دادِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی
מבטל
מבטל
اِبطال کُنَندِه، لَغو مِی کُند
دیکشنری عبری به فارسی