معنی מבשר
מבשר
پیش رو، پیش ساز
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מבשר
מקשר
מקשר
چَسبَندِه، پِیوَند دادَن
دیکشنری عبری به فارسی
לבשר
לבשר
پیش نِشان دادَن، بِه گوشت
دیکشنری عبری به فارسی
מגשר
מגשר
واسِطِه، پُل
دیکشنری عبری به فارسی
מבקר
מבקר
حِسابرَس، کُنتُرُل کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מבצר
מבצר
سَنگَر، قَلعِه
دیکشنری عبری به فارسی
מבחר
מבחר
دَستِه بَندی، اِنتِخاب
دیکشنری عبری به فارسی
מאשר
מאשר
مُثبَت، اَز، مُوافِق، تَصدِیق کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی