معنی מבצר
מבצר
سنگر، قلعه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מבצר
מעצר
מעצר
حَبس، بازداشت
دیکشنری عبری به فارسی
מצבר
מצבר
اَنباشتگَر، باتری
دیکشنری عبری به فارسی
מבשר
מבשר
پیشِ رو، پیش ساز
دیکشنری عبری به فارسی
מבקר
מבקר
حِسابرَس، کُنتُرُل کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מבצע
מבצע
مُجری، عَمَلیّات
دیکشنری عبری به فارسی
מבחר
מבחר
دَستِه بَندی، اِنتِخاب
دیکشنری عبری به فارسی