معنی מַתנֶה
מַתנֶה
شرط گذار، هدیه
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מַתנֶה
מַחְנֶה
מַחְנֶה
اُردوگاه
دیکشنری عبری به فارسی
מַגרֶה
מַגרֶה
مُحَرِّک، تَحریک کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
משתנה
משתנה
دَر حالِ تَغییر، مُتِغَیِّر
دیکشنری عبری به فارسی
מותנה
מותנה
شَرطی، مُقَرَّر شُدِه اَست
دیکشنری عبری به فارسی