معنی מַשְׁמֵר
מַשְׁמֵר
داغ، نگهبان
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מַשְׁמֵר
מַשְׁמָע
מַשְׁמָע
مَعنی، شِنیدَن
دیکشنری عبری به فارسی