معنی מַפְסִיק
מַפְסִיק
قطع کننده، متوقّف می شود
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מַפְסִיק
הַפְסִיק
הַפְסִיק
مُتِوَقِّف کَردَن، مُتِوَقِّفَش کُن
دیکشنری عبری به فارسی
מַחְלִיק
מַחְלִיק
صاف، سُر خُوردَن
دیکشنری عبری به فارسی
מַבְהִיק
מַבְהִיק
دِرَخشان، خیرِه کُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מַפְרִיד
מַפְרִיד
جُداکُنَندِه، یِک جُداکُنَندِه
دیکشنری عبری به فارسی
מַפְעִיל
מַפְעִיל
مُجاز، اُپِراتُور
دیکشنری عبری به فارسی
מַפְחִיד
מַפְחִיד
وَحشَت زَدِه، تَرسناک، هَیُولاوار
دیکشنری عبری به فارسی