معنی מַחְמַם
מַחְמַם
خنک کننده، بخاری
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מַחְמַם
מַחְיַה
מַחְיַה
اِحیاکُنَندِه، زِندِگی کَردَن
دیکشنری عبری به فارسی