معنی מִתּוֹם
מִתּוֹם
متوسّط، مرده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מִתּוֹם
מִיּוּם
מִיּוּם
اُستادی، تاریخ
دیکشنری عبری به فارسی
מִתּוּק
מִתּוּק
شیرینی، شیرین
دیکشنری عبری به فارسی