معنی מְרוּמֶה
מְרוּמֶה
جعلکار، فریب خورده
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מְרוּמֶה
מְעוּלֶה
מְעוּלֶה
قابِلِ تَوَجُّه بودَن، عالی
دیکشنری عبری به فارسی
מְקוּמָה
מְקוּמָה
مُستَقِرّ، مُحِلّ
دیکشنری عبری به فارسی