معنی מְיוּחָד
מְיוּחָד
عجیب، خاص
دیکشنری عبری به فارسی
واژههای مرتبط با מְיוּחָד
מְרוּחָב
מְרוּחָב
بُزُرگ شُدِه، جادار
دیکشنری عبری به فارسی